کتاب هوندا در اصل به بیان تاریخچه برند” هوندا” و بررسی زندگینامه مدیرعامل هوندا یعنی سوئی چیرو می‌پردازد. این شخص با ویژگی بارز مصمم بودن از آهنگری و تعمیرکاری به مدیریت برند جهانی به مانند هوندا رسید که می تواند یک نمونه بارز برای رسیدن به خواسته‌ها از طریق تلاش مثبت باشد.

در کتاب هوندا یاد می‌گیریم برای متخصص و کارا بودن در هر کار و  فنی در ابتدا باید تمرین و تجربه اساسی داشته باشید؛ البته باید امید را هیچ گاه از یاد نبرید که نا امید شدن مساوی با شکست است.

ضمن اینکه باید به یاد داشته باشید که هر اتفاقی در زمان خودش باید رخ بدهد تا نتیجه بهتر و مطلوب‌تری داشته باشد و ما نمی‌توانیم از آن جلوگیری کنیم یا حتی زودتر و دیرتر از موعد انجام بدهیم.

در کتاب هوندا می‌خوانیم که سوئی چیرو هیچ گاه نا امید نشد حتی زمانی که  ژاپن درگیر جنگ جهانی دوم شد و کارخانه پیستون سازی او آسیب جدی دید. او از تلاش دست بر نداشت و این تهدید را به فرصت تبدیل کرد و در اکتبر سال 1946 موسسه تحقیقاتی فنی هوندا را تاسیس کرد و با هونداموتور به شهرت رسید.

بعدها با افزایش تقاضا به بحث بازاریابی به طور گسترده‌تری روی آورد که این دانش باعث شد او سهم بیشتری در بازار داشته باشد که پای او به بازارهای جهانی خصوصا آمریکا، باز شد.

هوندا نه تنها بر اساس ارزش‌ها و باورهای معین و مشخص شده پیشرفت کرده است، بلکه به عنوان یک هویت نیرومند سازمانی و تشکیل یافته، به هدایت مستقیم رفتارها می‌پردازد که نشان دهنده میزان توجه این برند به منابع انسانی و کاری است که جای تقدیر بسیار هم دارد.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید