آزاده رحیمی در کتاب استیو جابز غلط کرد با تو از خاطرات حدود بیست و نه ماه فعالیت خود در اکوسیستم استارآپی ایرانی میگوید. روایت این کتاب به طور جسورانه به وضعیت نمایشی برخی از استارتاپ های جعلی میپردازد که متاسفانه خیلی شتاب زده و هیجانی عمل میکند.
ما تا به الان بیشتر از داستانها و روایتهای کسب و کارهای موفق و نو در فضای رسانه و مطبوعات شنیدهایم که مدیران و بنیانگذارانی با ثبت روایتی از پستی و بلندی تجربیات خود، سعی بر آموزش رمز موفقیت خویش داشتهاند. اما از هزاران نفری که در مشاغل میانی و ردههای پایینتر در فضای اکوسیستم کارآفرینی تلاش میکنند، شایدکمتر شنیده باشیم.
اینکه این افراد چه چالشهای بزرگ و کوچکی را پشت سر میگذارند و اگر در تیم به اندازه کافی به زحمات و تلاشهای آنها توجهی نشود یا به اصطلاح بیشتر از حد توان این افراد و فقط برای نمایشهای پر زرق و برق استفاده بشود میتواند به طور همزمان چه صدماتی هم برای افراد و هم برای خود سازمان به دنبال داشته باشد.
نباید اجازه دهیم این همه تلاش تبدیل بشود به مواجهه شدن ما در فضاهای نو و رخدادهای تازه که بیشتر کنشها و واکنشهایمان هیجانی و شتابزده شده است، تعاریفهایمان اغراق آمیز و فرآیندهایمان بدون نتیجه باشد.
در این اکوسیستم همه با محیطی نو مواجه هستیم که دریچهای از کسب و کارهای خارجی به روی ما باز شده است. پس طبیعی است برای قوام گرفتن و پیداشدن چالشها باید زمان بیشتری صرف کنیم.
در کتاب استیو جابز غلط کرد با تو میخوانیم که اصرار بر معمولی نبودن، رد کردن چرخه کارمندی، خویش فرمایی و تبدیل شدن به کارآفرین و سرمایه گذاری موفق نیاز به درک درستی از شرایط دارد تا دچار بحران شتاب زدگی نشویم.
بسیار عالی بود مثل همیشه 🙂
مثل همیشه عالی. از زحماتتون سپاسگزارم
واقعا حق مطلب و بیان کردید با این کتاب احسنت 😉
che khoooooob boood Afarin